ولایت برگزیده الله و انتخابات پر شور مردم
دیر زمانی ست که "انتخابات " محور گفتمان آیت الله ها و حجت الاسلامهای حاکم از جمله ولی فقیه بوده است. چرا که بر کسی پوشیده نیست که نظام ولایت پیوسته بر با شکوه بر گزار کردن انتخابات اصرار ورزیده و سران نظام همیشه شدیدا علاقمند بوده اند که مردم با اکثریت خیره کننده ای در انتخابات شرکت نمایند. اما اگر بیاندیشی که نظام ولایت هزینه ای بس بسیار سنگین را تحمل میکند که تعداد هرچه بیشتری از مردم را به صندوق های رای گیری بکشاند به آن دلیل که مشروعیت و اعتبار خود را تجدید و تمدید و تشدید نماید، بدون تردید دچار "شبهه" شده ای.
جهان نیوز، یکی از ارگانهای بیت رهبری، گزارش میدهد (15 آبان 90) که اصرار نظام در برپا ساختن انتخابات پر شور این شبهه را " در محافل اپوزیسیون و رسانه های بیگانه " بوجود آورده است چنانکه گویی نظام ولایت مشروعیت خود را از رای مردم کسب میکند. جهان نیوز به منظور شبهه زدایی، مبادرت به نقل سخنانی میکند که "رهبر انقلاب" " در آذر ماه سال ۸۲ در دیدار اساتید و دانشجویان قزوین،" ایراد و سعی نموده است که توضیح دهد که چیست علت اصرار نظام به شرکت پر شور مردم در انتخابات، اگر کسب مشروعیت نیست؟
در این سخنرانی ولی فقیه صریح و روشن اعلام میکند که مشروعیت نظام به رای مردم وابستگی ندارد و مستقل از رای آنان است. وی اظهار میدارد که:
"بعضى خيال مىكنند اگر ما انتخابات پُرشورى داشته باشيم، نظام جمهورى اسلامى مشروعيت پيدا مىكند و اگر انتخابات پُرشور نبود، نظام مشروعيت پيدا نمىكند. اين حرف، حرف درستى نيست (جهان نیوز، 15 آبان 90).".
بچه دلیل این حرف، حرف درستی نیست؟ ولی فقیه در توجیه عدم ارتباط بین رای اکثریت ملت و مشروعیت نظام، به نقد دمکراسی های غربی میپردازد که رهبران بعضی از آنها با کمتر از نصف آرا، 30 یا 40 درصد به قدرت رسیده اند و هیچ "احساس عدم مشروعیت " هم نمیکنند. وی خاطر نشان میسازد که :
"اينكه من بر حضور مردم اصرار مىكنم بهخاطر اين است كه اين يك وظيفه شرعى و وجدانى و عقلانى است.
چون مجلس وقتى قانون تصويب كرد، همه بايد تسليم آن قانون باشيم، پس شما بايد در ايجاد آن مجلسى كه مىخواهد اين قانون را تصويب كند، نقش ايفا كنيد. اگر خودتان را كنار بكشيد، اين كنار كشيدن هيچ مشكلى را حل نمىكند؛ بايد وارد ميدان شويد. اگر تلاشتان را كرديد و آنچه را كه خواستيد نشد، شما تلاشتان را كردهايد؛ وظيفهتان را انجام دادهايد."
. بعبارت دیگر، ولایت فقیه بر آن است که او شخصا نیازی به رای مردم ندارد. قصد و نیت او هدایت مردم و دادن رهنمود است. که از ماهیت وظیفه خود و نتایج انجام آن و یا انجام ندادن آن آگاهی یابند. ولی فقیه میخواهد مردم را از بی تفاوتی بیرون بکشد. چون جهل به قانون، مصونیت از آن ببار نمی آورد. ولی فقیه، حاکمی است خیر خواه. این خیر خواهی ولی فقیه است که مردم را بسوی صندوقهای رای می کشاند. بهره بر گیری سیاسی به نفع ساختار ولایت، و یا کسب مشروعیت را نمیتوان به ولایت فقیه نسبت داد. چرا که او از بالا و راس، بزیر مینگرد. او به آسمانها نزدیکتر است تا زمین. ولی فقیه وقتی سخن میگوید قصد جمع آوری رای مردم برای نظام را ندارد. در پاسخگویی به فرمان و فراخوان ولایت است که مردم در انتخابات شرکت میکنند. بنابراین، قضاوت دشمنان در باره ی انتخابات اسلامی، قضاوتی ست سراسر اشتباه است. چرا که معیار، مشروعیت در کشورهای دمکراسی، رای مردم است. مردم تعیین میکنند که کیست مسئول و سرپرست جمهوری. حال آنکه، طبق آنچه ولی فقیه تلویحا استدلال میکند، در جمهوری اسلامی، آنجا که ولایت خود الهام بخش است و مردم را به وظیفه ی رای دادن تشویق میکند، رای مردم نمیتواند معیار مشروعیت نظام محسوب گردد. تنها دشمنان و مغرضان هستند، که براساس شرکت مردم، نظام ولایت را مورد قضاوت قرار میدهند.
"مردم به دعوت رهبرى، نظام و مسؤولان آمدند و مسؤولى را براى جمهورى اسلامى انتخاب كردند. وقتى كه شلوغ بود و جمعيت پاى صندوقها با درصد بالا شركت كردند، آنطور گفتند؛ در انتخابات شوراها هم كه در شهرهاى بزرگ، مخصوصاً تهران، شركت مردم خيلى پايين بود، باز گفتند مردم شركت نكردند؛ يعنى به جمهورى اسلامى گفتند نه! بنابراين و بهنظر آنها اگر مردم در انتخابات شركت كنند، گفتهاند نه؛ اگر شركت هم نكنند، گفتهاند نه! تبليغات دشمن اينگونه است. هرچه هم مردم شركت كنند، تبليغات دشمن هست."
در زیر پوشش این سخنان، ولی فقیه این واقعیت را بیان میکند که مشروعیت ولایت از منبعی ست فرا زمینی و معنوی، باوری که ولایت فقیه از آن سخنی نگوید. که ولایت او ادامه ی رسالت پیامبر اسلام است. که او از تبار پیامبران است و امامان، کسانی که بدون اینکه هرگز احدی به آنان رای دهد، در قلب مردم جا گرفته اند، بویژه امامان که "معصوم " اند و "مظلوم." بزبان دیگر منشا مشروعیت ولایت، تقدس و "عصمت " پیامبران است در نتیجه نیازمند رای احدی نیست. روشن است که اگر نیازمند بود، دیگر نمیتوانست بر مسند ولایت جلوس یابد، مطلق بنگرد، مطلق بیاندیشد و همچون صخره ای، سخت و کژی ناپذیر ، فرمانروایی نماید. ولایت را که نمیتوان به رای مردم وا گذاشت. ولایت که رئیس جمهوری نیست. باین دلیل است که مشروعیت ولایت را از مردم دانستن، شبهه ای بیش نیست.
جهان نیوز نیز بعنوان یکی از ارگانهای مجیز گوی بیت رهبری، به این دلیل مبادرت به نقل دوباره سخنان ولایت فقیه میکند که یاد آوری کند که اگر "محافل اپوزسیون و رسانه های بیگانه " به تبار و منشا فرا زمینی ولایت فقیه آگاهی داشتند دیگر دچار شبهه نمیشدند و وسعت رای مردم را مبنای تجزیه و تحلیل های خود قرار نمیدادند. البته ضمن اینکه میتواند کوششی باشد در تقلیل انتظارات از انتخابات آینده است. باین معنا که حتی اگر تنها قشر قلیل خودمانی ها در انتخابات شرکت نمایند و اکثریت از رفتن به پای صندوق رای خود داری کنند، خدشه ای به مشروعیت نظام هرگز وارد نمی شود. چرا که نهاد ولایت، مستقل و قائم به ذات و بر سقف جامعه قرار گرفته است. ولایت حرف آخر است و نهایی. یعنی که ولایت، زاده ی یکتایی و یگانگی دین است و قدرت ، قدرتی که بواسطه دین نامحدود و رها از هر قید و بند و مسئولیتی ست، قدرتی که همه چیز را تعریف و تعیین میکند اما خود مصون از تعریف و تعیین است. در گفتار ممکن است که خود را تابع قانون اساسی جلوه دهد. اما در عمل در نادیده گرفتن و زیر پا گذاردن آن، ابایی هرگز بخود راه ندهد. چرا که هیچ مقام یا نهادی نیست که مطابق قانون بتواند ولایت فقیه را مورد بازجویی قرار دهد. نیست کسی در سراسر کشور که از پاسخگویی به ولایت فقیه سر باز زند. همگان از راس تا ذیل پاسخگوی ولایت اند. اما ولایت پاسخگوی هیچکس نیست. همگان نسبت باو مسئول اند اما او را هرگز مسئولیتی نیست.
در چنین شرایطی به نظر عاقلانه میرسد که باین نتیجه برسیم که انتخاباتی که در نظام ولایت صورت میگیرد، انتخاباتی است بسیار ویژه. آنرا نمیتوان با انتخابات در هیچ کشور دیگری حتی عراق در دوران صدام حسین که همیشه بیش از صد در صد رای مردم را جمع میکرد، مقایسه نمود. چرا که در هیچ کشوری، مقامی فرا زمینی، برگزیده ی، مقدسین و طاهرین، خود نشان و حجت الله، حضور ندارد که بر فراز جامعه قرار بگیرد و از آن بلندی ها فرمانروایی نماید. مهم نیست که انتخابات در تئوری و عمل چه باید باشد و یا چه میتواند باشد. باید انتخابات را از منظر ولایت فقیه مورد ارزیابی قرار داد. انتخابات بر اساس فهم ولایت، "یک وظیفه شرعی، عقلانی و وجدانی" است نه لزوما سیاسی و یا معیار اصلی مشروعیت حکومت و ساختار قدرت. انتخابات در نظام ولایت، تغییر و دگرگونی در برنامه ها و سیاست های داخلی و خارجی نیست، چه در سطح انتخابات مجلس و یا ریاست جمهوری، ساختار قدرت مصون از هر گونه مسئولیتی ست، ولایت در برابر الله است که مسئول است. ولایت، رای الله را دارد نه رای مردم. به همین دلیل مردم به منتصبین رای میدهند یعنی آنها که التزام و تعهد شان به ولایت، از فیلتر شورای نگهبان، خود منتصبین ولایت، گذر کرده اند. یعنی به کسانی که برای خدمت به ولایت نه خدمت به مردم، برگزیده شده اند. چه خوب بود که مردم هنگامی که رای خود را به صندوق میاندازند به این واقعیت نیز آگاه باشند که آنها به پادو های ولایت رای میدهند، نه نمایندگانی آزاد و مستقل و مسئول.
نویسنده : جواد تخشید
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen